مهرزاد جانمهرزاد جان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره
مهرسام جانمهرسام جان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

پسرهای من

مامان مهرزاد و مهرسام😍😍❤️❤️

شیطنت های من

شیطنت من هیچوقت از شیطنت هامو خطرهایی که همیشه از بیخ گوشم میگذره و فقط خدا کمک میکنه که اتفاقی برام نیفته براتون تعریف نکردم ، اما اینو که از همه داغ تره و دیشب برام اتفاق افتاده میگم ( وقت کنم براتون قبلی ها رو هم تعریف می کنم و عکسشم براتون میگذارم . )   دیشب بعد از اینکه شام خوردیم(جای همگی خالی ) من مثل همیشه پا شدم   و شروع به بالا و پایین پریدن   از رو مبل ها و میز عسلی کردم ، هرچی مامان و بابا گفتن :« بشین می خوری زمین   ، اتفاقی می افته   » من گوشم بدهکار نبود ، تا اینکه به اندازه صدم ثانیه هم نشد که پام از روی یکی از مبلها لیز خورد و وسط دو تا مبل خوردم زمین ، ...
26 مهر 1391

روز جهانی کودک

روز جهانی کودک مبارک به مناسبت 16 مهرماه  روز جهانی کودک شعار امسال یونیسف ایران « به کودکان گوش دهیم»   كودكی غنچه ای از رود صداقت به صفای آب است كودكی صفحه ای از عشق و محبت به شكوه ماه است كودكی سلسله ی اشك به دنبال سرشت است كودكی لاله ی سرخ است به باغ امید مهرزاد عزیزم روزت مبارك     الهی دست حق باشه پناهت / گل‌های رازقی تن‌پوش راهت الهی تا قیامت زنده باشه / لب مادر ببوسه روی ماهت     میدونم که مامانی میدونه که میدونم خیلی دوسم داره ، بی نهایت از اینجا تا... ...
19 مهر 1391

بازی

هورا!! بازی آنلاین         سلام مامان و باباهای نی نی های خوشکل امروز عضو یک بازی استراتژیک شدم اگه دوست دارید بازی کنید   برای عضویت اینجا کلیک کنید   ...
12 مهر 1391

تولد امام رضا(ع)

یا ضامن آهو ، منم یک آهو بره ام تو جاده مو مسافرم من یه غریب زائرم اگه قبولم نكنی بگو خدا كجا برم كوچیكم من آره اما حاجت بزرگی دارم كاشكی من پرنده بودم ولی نه كوچیك بالم كاشكی راهم دورنبودش اما نه نزدیك راهم تو بزرگی كلا منو نذار تنها بمونم  امام رضا امام رضا امام رضا بازم منو صدا كن امام رضا امام رضا امام رضا حاجتمو روا كن امام رضا امام رضا امام رضا بازم منو صدا كن امام رضا امام رضا امام رضا حاجتمو روا كن امام رضا امام رضا امام رضا بازم منو صدا كن امام رضا امام رضا ...
8 مهر 1391

روز اول مهر

روز اول مهر من 365 روز سال رو به جز جمعه ها و روزهای تعطیل و عصرها همش مهدکودکم ولی روز اول مهر برای مامانم خیلی روز خوبیه بدو بدو روز اول مهر امسال هم جالب بود اینکه صبح بیدار شیم و صبحانه بخوریم و آماده بشیم برای رفتنم به مهدکودک حالا هر روز میرم ولی امروز فرق میکرد دارم با آقا پلیسام بازی میکنم   ...
3 مهر 1391

تولد بابای

بابا جونم تولدت 1000 بار مبارک امروز صبح مامانی بیدارم کرد و بهم گفت که تولد بابامه ، منم از ذوق تولد از خواب بیدار شدم ، همینجوری باید نازم و بکشن و بغلم کنن و لوسم کنن تا چشمام رو باز کنم و لی امروز صبح از اسم تولد چشمام باز شد و تو تختم نشستم ، بعد صورتمو تمیز شستم و صبحانه کوچولو خوردم و لباس پوشیدم و منتظر شدم بابایی بیدار شه و به بابا جونم صبح که بیدار شد گفتم بابایی تولد مبارک یعنی تولدت مبارک   اینهام حرفهای مامانیه برای تولد دوست داشتنی ترین بابای دنیا اول مهر سال 59 خدا یک گل به زمین هدیه داد و زمین اون گل رو به دست سرنوشت داد و سرنوشت اون گل رو تو قلب من کاشت تا جایگاه خالی قلبم باغچه ی...
3 مهر 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرهای من می باشد